امام خامنه ای مد ظله العالی
 
 

 حضرت آدم علیه السلام در کربلا

هنگامی که حضرت آدم علیه السلام به زمین فرستاده شد، میان او و همسرش “حوا” جدایی افتاد. آدم برای یافتن همسرش، به جست‌وجو پرداخت. در میانه راه، گذارش به کربلا افتاد. پس بی‌اختیار، اشک از چشمانش جاری شد و ابری از غم، دلش را تسخیر کرد. سر به آسمان بلند کرد و گفت: خدایا! آیا دیگربار، دچار معصیتی شده‌ام که این حال به من دست داده است؟
خطاب رسید : “ای آدم! گناهی از تو سر نزده است، بلکه در این سرزمین، فرزند تو ـ حسین علیه السلام ـ را با ستم، به قتل می‌رسانند”
عرض کرد: خدایا حسین کیست؟ آیا از پیامبران است؟
ندا آمد: “نه، پیامبر نیست، ولی فرزند پیامبر آخرالزمان ـ محمد بن عبدالله ـ است.”
عرض کرد: خدایا! قاتل او کیست؟
خطاب آمد: “نامش یزید است که ملعون آسمان‌ها و زمین‌ است.”
در این هنگام، به جبرئیل رو کرد و گفت: درباره قاتل حسین علیه السلام چه باید کرد؟
جبرئیل گفت: “باید او را لعن کرد”.
آدم علیه السلام چهار بار یزید را لعن کرد و راه خود را در پیش گرفت و از سرزمین کربلا خارج شد.(۱)



ادامه مطلب ...


دو شنبه 4 آذر 1392برچسب:حائر, حسینی, کجاست؟!, :: 14:2 ::  نويسنده : امیرحسین

کربلا سرزمینی پر از رمز و راز و ناگفته هایی که هر کدام برای سعادت یک امّت کافی است!محرم تنها بهانه ای است برای پرداختن به اسرار کربلا وگرنه کل ارضٍ کربلا و کل یومٍ عاشوراست!

 

 

حائر حسینی چیست؟!

حائر در لغت از "حَیَر" گرفته شده است و به معنی گودالی است که آب در آن جمع می شود و حائر به مکانی گفته می شود که آب در آن جا جمع می شودو دوَران پیدا می کند.

 

قضیه از آن قرار است که:

متوکل عباسی در سال 236 ه.ق امر کرد که روضه مقدسه حضرت سیدالشهداء(علیه السلام) را با زمین هموار کردند و برای زراعت، آب به آن بستند، امّا هر چه سعی کردند آب به قبر مقدس جاری نشد و آبها به روی هم برمی گشتند. امر کرد که گاو ببندند و شخم بزنند. امّا گاوها نیز قدم از قدم برنداشتند و این سبب حیرت خلایق شد. لذا آن زمین را "حائر" نامیدند.

 

لذا لازم است زائران کربلای حسینی(علیه السلام) به فتوای مرجع تقلید شان در مورد اماکن تخییر مراجعه نمایند اما کسانی که می خواهند عمل به احتیاط کنند نمازشان را باید شکسته بخوانند. زیرا تمام خواندن نماز افضل است و دارای فضیلت می باشد اما شکسته خواندن آن موافق احتیاط می باشد

 بقیه در ادامه مطلب



ادامه مطلب ...


همسر حضرت عباس (ع) که بود و آیا ایشان فرزند هم داشتند و آنها در کربلا بودند؟ چگونه از دنیا رفتند؟
حضرت ابوالفضل العباس عليه السلام و روحی فداه، با دختری به نام «لبابه» ازدواج نمود.لبابه، دختر «عبیدالله بن عباس»، پسر عموی پیامبر اعظم (صلوات الله علیه و آله) بود. مادر لبابه، «ام حکیم جویری» نام داشت که «دختر خالد بن قرظ کنانی» بود.

نه تنها پدر و مادر لبابه هر دو اهل ایمان و فضل بودند، بلکه شخص خانم لبابه نیز از با تربیتی که در خانه والدین و سپس خانه‌ی حضرت عباس (ع) یافته بود، خود از بزرگان اهل فضیلت به شمار می‌آمد.
ظاهراً آن حضرت در سن بیست سالگی با خانم لبابه ازدواج کردند. حاصل این ازدواج دو پسر به نام‌های «عبیدالله و فضل» بود و البته در برخی تواریخ از دو فرزند دیگر به نام‌های «محمد و قاسم» نیز نام برده‌اند. و اسنادی دال بر شهادت محمد در کربلا وجود دارد. و برخی اقوال دیگر تأکید دارند که فرزندان ایشان هیچ کدام در کربلا حضور نداشتند. هیچ سندی دال بر این که همسر ایشان در کربلا حضور داشته باشد نیز وجود ندارد، مضافاً بر این که نام ایشان جزء اسرای کربلا نیز ثبت نگردیده است.


بنا بر اسناد تاریخی، لبابه سال‌ها پس از شهادت همسرش، به عقد فرزند امام حسن علیه‌السلام به نام «زید» درآمد و از این ازدواج فرزند دختری به نام «نفیسه» به دنیا آمد و برخی اقوال فرزندی به نام «حسن» را حاصل دیگر این ازدواج می‌دانند و معتقدند «حسن بن زید» فرزند حضرت عباس (ع) نیست، بلکه نوه‌ی امام حسن علیه السلام است.

بقیه در ادامه مطلب



ادامه مطلب ...


در سال ۲۰۳ و به قولی ۲۰۲ هجری قمری که حضرت رضا(ع) در طوس به شهادت رسیدند بدن مطهر آن امام همام را در باغ حمید بن قحطبه و در کنار قبر هارون خلیفه عباسی به خاک سپردند و نخستین بنای حرم مطهر همان بقعه هارون الرشید است که بعدها حرم را روی دیوارهای قدیمی آن بنا نهادند و از آن به بعد طوس به مشهد الرضا تغییر نام یافت.

حرم مطهر هشتمین امام شیعیان امام رضا(ع) از زمان شهادت تاکنون همواره به اشکال و معماری های مختلف زینت یافته و در هر دوره ای از تاریخ سعی شده تا گنبد و بارگاهی در خور شان آن حضرت احداث شود.

بقیه درادامه مطلب



ادامه مطلب ...


پس از شهادت امام حسین ـ علیه السّلام ـ در روز دهم محرم سال 61 هـ .ق اهل بیت ـ علیهم السلام ـ و حرم امام به اسارت دشمن درآمدند.

در بامداد دوازدهم محرم خاندان رسول اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ به رهبری زینب کبری ـ سلام الله علیها ـ و امام زین العابدین ـ علیه السّلام ـ از کربلا بطرف کوفه حرکت کردند. پس از ورود به کوفه، و خوشحالی درباریان و ابن زیاد و گرفتن مراسمی به خاطره پیروزی، به طرف شام، محل استقرار یزید حرکت نمودند. وقتی سر حسین ـ علیه السّلام ـ و یارانش و اسراء در مقابل یزید حاضر شدند، تشریفات درباری به همان فراوانی بارگاه ابن زیاد انجام شد. «زحر بن قیس که کاروان را به عنوان نماینده ابن زیاد هدایت می کرد سخنرانی طولانی ایراد کرد و در آن به شرح چگونگی شهادت امام حسین ـ علیه السّلام ـ و یارانش پرداخت.»

سپس از میان مردم، بعضی ها نسبت به اسارت خاندان نبوت اعتراض کردند و یزید ساکت و جوابی نداد. وقتی بزرگان و سران اهل شام که یزید به مناسبت پیروزی خود، دعوت کرده بود، حاضر شدند، اسراء و سرهای مقدس را نیز به مجلس آوردند. [1]

پس از درخواست مرد سرخ پوستی از اهل شام برای کنیزی گرفتن فاطمه دختر حسین ـ علیه السّلام ـ از یزید،[2] و جلوگیری زینب ـ سلام الله علیها ـ از این کار و گفتگوهای تند بین یزید و ایشان و زدن چوب خیزران بر لبهای مبارک امام ـ علیه السّلام ـ بود که حضرت زینب ـ سلام الله علیها ـ برخاست و خطبة‌ آتشینی ایراد کردند.

متن عربی این خطبه که در لهوف آمده است این چنین است:

«فقامت زینب بنت علی ـ علیه السّلام ـ و قالت: الحمد لله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آله اجمعین. صدق الله کذلک یقول: «ثم کان عاقبة الذین اساءا السوی ان کذبوا بآیات الله و کانوا بها یستهزؤون» (سورة روم، آیة 10). اظننت یا یزید ـ حیث اخذت علینا اقطار الارض و آفاق السماء فاصبحنا نساق کما تساق الاماء ـ ان بناء علی الله هواناً و بک علیه کرامة!! و ان ربک لعظیم خطرک عنده!! فشمغت بانفک و نظرت فی عطفک، جذلا مسرورا، حین رایت الدنیا لک مستوسقة، و الامور متسقة و حین صفالک ملکنا سلطاننا، فمهلا مهلا، انیست قول الله عزوجل: «و لا یحسبن الذین کفروا انما نملی لهم خیر لانفسهم انما نملی لهم لیزدادوا اثما و لهم عذاب مهین» (سوره ‌آل عمران، آیة 178). 


امن العدل یابن الطلقاء تخدیرک اماء ک و نساءک و سوقک بنات رسول الله سبایا؟! قد هتکت ستورهن، و ابدیت وجوهَهُنَّ، تحدوبهن الاعداء من بلد الی بلد، و یستشرفهن اهل المنازل و المناهل، و یتصفح وجوههن القریب و البعید، و الدنی و الشریف، لیس معهن من رجالهن ولی، و لا من هماتهن حمی، و کیف ترتجی مراقبة من لفظ فوه اکباد الاذکیاء، و نبت لحمد بدماء الشهداء؟! و کیف یستظل فی ظللنا اهل البیت من نظر الینا بالشنف و الشنآن و الإحن و الاضغان؟! ثم تقول غیر متاثم و لامستعظم: فاهلوا استهلوا فرحا. ثم قالوا: یا یزید لا تشل.

منتحیاً علی ثنایا ابی عبدالله ـ علیه السّلام ـ سید شباب اهل الجنة تنکتها بمخصرتک. و کیف لا تقول ذلک، و قد نکات القرحة، و استاصلت الشافة، باداقتک دماء ذریة محمد ـ صلی الله علیه و آله ـ و نجوم الارض من ‌آل عبدالمطلب؟! و تهتفُّ باشیاخک، زعمت انک تنادیهم! فلترون و شیکاً موردهم، و لتودن انک شللت و بکمت و لم تکن قلت ما قلت و فعلت ما فعلت. اللهم خذ بحقناه و انتقم ممن ظلمنا، و احلل غضبک بمن سفک دماءنا و قتل حماتنا.

فوالله مافریت الاجلدک و لا حززت الا لحمک، و لتردن علی رسول الله ـ صلی الله علیه و آله ـ بما تحملت من سفک دماء ذریتة و انتهکت من حرمته فی عترته و لحمته و حیث یجمع الله شملهم ویلم شعشهم و یاخذ بحقهم «و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون» و حسبک بالله حاکماً، و بمحمد خصیماً و بجبرئیل ظهیراً، وسیعلم من سول لک و مکنک من رقاب المسلمین، بئس للظالمین بدلا و ایکم شر مکاناً و اضغف جنداً.

و لئن جرت علی الدواهی مخاطبتک، انی لاستصغر و قدرک، و استعظم تقریعک و اسثتکثر توبیخک، لکن العیون عبری، و الصدور حری. الا فالعجب کل العجب لقتل حزب الله النجباء بحزب الشیطان الطلقاء، فهذه الایدی تنصح من دمائنا، و الافواه تتحلب من لحومنا، و تلک الجثث الطواهر الزواکی تتاهبها العواسل و تعفوها امهات الفواعل، و لئن اتخذتنا مغنماً لبقدنا و شیکا مغرما، حین لا تجد الا ما قدمت یداک، و ماربک بظلام للعبید، فالی الله المشتکی. و علیه المعول فکذکیدک، واسع سعیک، و ناصب جهدک فوالله لا تمعون ذکرنا، و لا تمیت وحینا، و لا تددک امرنا، و لا ترحض عنک عارها، و هل رایک الافندا و ایامک الاعددا، و جمعک الا بددا، یوم ینادی المناد، الا لعنة الله علی الظالمین، فالحمد لله الذی ختم لاولنا بالسعادة و المغفرة، و الاخرنا بالشهادة و الرحمة. و نسال اللدان یکمل لهم الثواب و یوجب لهم المزید، و یحسن علینا الخلافة، انه رحیم و دود. و حسبنا الله و نعم الوکیل.»[3]

بقیه درادامه مطلب



ادامه مطلب ...


پنج شنبه 16 آبان 1392برچسب: محل ,دفن, سر, امام حسين(ع) , :: 13:31 ::  نويسنده : امیرحسین

در اين كه سر امام حسين عليه‌السلام كجا دفن شده است، منابع تاريخي شيعه و سني گزارش‌هاي گوناگوني آورده‌اند تا آنجا كه شش قول در اين باره گفته شده است.

قول اول: سر به بدن ملحق شده است. اين قول مشترك ميان شيعه و سني است. علماي شيعه، از جمله شيخ صدوق (متوفاي 381 ق)، سيد مرتضي (متوفاي 436 ق)، فتال نيشابوري (متوفاي 508 ق)، ابن نما حلي، سيد ابن طاووس (متوفاي 664 ق) شيخ بهايي و مجلسي اين قول را بيان كرده‌اند.

شيخ صدوق و پس از او، فتال نيشابوري در اين باره مي‌نويسند: علي بن حسين عليه السلام همراه زنان (از شام) خارج شد و سر حسين عليه‌السلام را به كربلا باز گرداند. (1)

سيد مرتضي در اين باره مي‌گويد: روايت كرده‌اند كه سر امام حسين عليه‌السلام با جسد در كربلا دفن شد. (2)

ابن شهر آشوب بعد از نقل سخن فوق از سيد مرتضي، از قول شيخ طوسي نقل كرده است كه به همين سبب (ملحق كردن سر امام به بدن و دفن آن) زيارت اربعين (از جانب امامان علهيم‌السلام) توصيه شده است. (3)

ابن نماي حلي نيز نگاشته است: آنچه از اقوال بر آن مي‌توان اعتماد كرد، آن است كه بعد از آن كه سر امام در شهرها گردانده شد، به بدن بازگردانده شد و با جسد دفن شد. (4)

سيد ابن طاووس نوشته است: اما سر حسين عليه‌السلام، روايت شده كه سر برگردانده شد و در كربلا با جسد شريفش دفن شد و عمل اصحاب بر اين معنا بوده است. (5)

مجلسي، يكي از وجه‌هاي استحباب زيارت امام حسين عليه‌السلام را در روز اربعين، الحاق سرهاي مقدس را به اجساد توسط علي بن حسين عليهما‌السلام بيان كرده است. (6) وي در جاي ديگر بعد از نقل اقوال ديگر در اين باره مي‌نويسد: مشهور بين علماي اماميه آن است كه سر امام همراه بدن دفن شده است. (7)

برخي انديشمندان اهل‌ تسنن نيز اين قول را بيان كرده‌اند:

ابوريحان بيروني (متوفاي 440 ق) در اين باره مي‌نويسد: و في العشرين ردّ راس الحسين عليه‌السلام الي مجثمه حتي دفن مع جثته...؛ در روز بيستم (صفر)، سر حسين عليه‌السلام به بدنش ملحق و با آن دفن گرديد. (8)

قرطبي (متوفاي 671 ق) مي‌نويسد: اماميه مي‌گويند كه سر حسين عليه‌السلام پس از چهل روز به كربلا بازگردانده و به بدن ملحق شد و اين روز نزد آنان معروف است و زيارت در آن روز را زيارت اربعين مي‌نامند. (9)

قزويني نيز نگاشته است: روز اول ماه صفر، عيد بني‌اميه است، چون در آن روز، سر حسين عليه‌السلام را به دمشق وارد ساختند و در روز بيستم آن ماه، سر ايشان به بدن، باز گردانده شد. (10)

مناوي (متوفاي 1031 ق) نوشته است: اماميه مي‌گويند: پس از چهل روز از شهادت، سر به بدن بازگردانده شد و در كربلا دفن شد. (11)

قول دوم: در كنار قبر اميرالمومنين عليه‌السلام؛ (12)

قول سوم: مسجد رقه در كنار فرات؛

قول چهارم: بقيع نزد قبر مادرش فاطمه عليها‌السلام؛

قول پنجم: دمشق؛

قول ششم: قاهره. (13)

بررسي و تامل در اين اقوال، اين نتيجه را در بردارد كه ديدگاه اول، يعني الحاق سر به بدن، مشهور و مورد اعتماد و عمل علماي شيعه است، از اين رو اين قول قابل اعتنا و پذيرش است و بنا بر گزارش‌هاي تاريخي اين الحاق در روز بيستم صفر سال 61 بوده است. بنا بر قول مشهور، اين كار توسط امام زين‌العابدين عليه‌السلام صورت گرفته است. (‌14)

پي‌نوشت‌ها:
1- شيخ صدوق، الامالي، مجلس سي‌ و يكم، ص 232؛ فتال نيشابوري، روضة الواعظين، ص‌192و مجلسي، بحارالانوار، ج 45، ص 140.
2- رسائل المرتضي، ج 3، ص 130.
3- مناقب آل ابي‌طالب، ج 4، ص 85 و مجلسي، بحارالانوار، ج 44، ص 199: «قال الطوسي رحمة ‌الله: و منه زيارة الاربعين».
4- نجم الدين محمد بن جعفر بن نما حلي، مثيرالاحزان، ص 85.
5- سيد ابن طاووس، اللهوف في قتلي الطفوف، ص 114.
6- مجلس، بحارالانوار، ج 98، ص 334.
7- همان، ج 45، ص 145.
8- بيروني، الاثار الباقيه عن القرون الخاليه، ص 331.
9- محمد بن احمد قرطبي، التذكرة في امور الموتي و امور الاخره، ج 2، ص 668.
10- زكريا محمد بن محمود قزويني، عجائب المخلوقات و الحيوانات و غرائب الموجودات، ص 45.
11- عبدالرووف مناوي، فيض القدير، ج 1، ص 205.
12- ابن قولويه قمي، كامل الزيارات، ص 84؛ كليني، الكافي، ج 4، ص 571- 572؛ ابوجعفر محمد بن حسن طوسي، تهذيب الاحكام، ج 6، ص 35- 36 و ابن شهر آشوب، همان، ج 4، ص 85.
13- سبط ابن جوزي، تذكرة الخواص، ص 265- 266؛ سيد محسن امين عاملي، اعيان الشيعه، ج 1، ص 626- 627 و همو، لواعج الاشجان، ص 247- 250؛ محمدامين اميني، همان، ج 6، ص321- 337.
قاضي طباطبائي ضمن اشاره به اقوال در اين موضوع و دفاع از قول به الحاق سر به بدن، اقوال ديگر را در اين باره نقد و بررسي كرده است. ر. ك: تحقيق درباره اول اربعين حضرت سيدالشهدا عليه‌السلام، ص 303 به بعد.
14- مجلسي، بحارالانوار، ج 45، ص 145 و همو، جلاء العيون، ص 407.

برگرفته ازسایت مذهبی دات ای ار



پنج شنبه 16 آبان 1392برچسب:14معصوم, :: 11:3 ::  نويسنده : امیرحسین



صفحه قبل 1 صفحه بعد

درباره وبلاگ


امیدوارم که مطالب وبلاگ من برای شمامفیدباشد. باآرزوی موفقیت برای شما
موضوعات
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان امام خامنه ای (همه چیز) و آدرس amirkazemi1.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 33
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 192
بازدید ماه : 1883
بازدید کل : 175973
تعداد مطالب : 784
تعداد نظرات : 12
تعداد آنلاین : 1

Alternative content